ارزیابی نوع سبک های فرزندپروری، خاطرات و تروماهای دوران کودکی در مبتلایان به اختلال وسواس جبری

خلاصه فارسی

زمینه: اختلال وسواس جبری (OCD) دارای مجموعه متنوعی از علائم است که شامل افکار مزاحم،تشریفات و آداب وسواسی، مشغله فکری و اعمال وسواسی (اجبارها) می شوند. با مرور پیشینه مطالعات صورت گرفته ، مشخص می شود که کمتر به متغیرهای سبک های فرزندپروری و تروماها ی دوران کودکی در بیماران مبتلا به اختلال وسواس جبری پرداخته شده است. هدف: ارزیابی نوع سبک های فرزندپروری و تروماهای دوران کودکی در بیماران مبتلا به اختلال وسواس جبری مواد و روش کار : نمونه پژوهش به تعداد 65 نفر در دامنه سنی 18 سال به بالا بودند که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب گردیدند. ابزار پژوهش: 1) پرسشنامه وسواس جبری ییل _ براون (YBOCS) 2) پرسشنامه سبک های فرزندپروری یانگ 3) پرسشنامه کودک آزاری(CTQ) نتایج: در مطالعه ما 65 نفر مبتلا به اختلال وسواس جبری وارد مطالعه شدند. میانگین سنی آن‎ها 33/97 سال با انحراف استاندارد 10.15 بود. محرومیت هیجانی، آسیب پذیری، پذیرش جویی، خویشتن تحول نیافته معیارهای سرستانه، منفی گرایی، شش عامل دارای بیشترین میانگین در متغیرهای فرزند پروری مربوط به مادران بیماران وسواس – جبری بودند. همبستگی و ارتباط بین انواع وسواس و روش‎های فرزند پروری نشان داد که بین وسواس جسمانی با فرزند پروری بی اعتنایی (یا آشفته) و وسواس تکرار با فرزند پروری آسانگیر ارتباط وجود دارد. بین انواع وسواس و برخی آسیب‎های دوران کودکی نیز ارتباط مشاهده شد. بین ویژگی‎های فرزند پروری و انواع وسواس‎ها هم در برخی از انواع ارتباط مشاهده شد. مستبدانه بیشترین ارتباط را با تروماهای دوران کودکی دارد. در حالی که مقتدرانه با هیچ کدام از تروماهای دوران کودکی در بیماران وسواس مرتبط نبود. نتیجه گیری: با توجه به شیوع بالای آسیب های دوران کودکی و همچنین سبک های فرزند پروری نادرست در بیماران مبتلا به وسواس جبری می توان در جهت شناسایی و بهبود هرچه زودتر این بیماران اقدام کرد.

عنوان انگليسی

Assessment of parenting styles and childhood traumas in people with obsessive compulsive disorder

خلاصه انگلیسی

Background: Obsessive-Compulsive Disorder (OCD) has a diverse set of symptoms that include disturbing thoughts, obsessive rituals, preoccupation, and obsessive-compulsive behaviors. A review of the studies shows that less attention has been paid to the variables of parenting styles and childhood traumas in patients with obsessive-compulsive disorder. Aim: To evaluate the type of parenting styles and childhood traumas in patients with obsessive-compulsive disorder. Methods and material: The study sample consisted of 65 people in the age range of 18 years and older who were selected using the available sampling method. Research tools: 1) Yale-Brown Algebraic Obsessive Questionnaire (YBOCS) 2) Yang Parenting Styles Questionnaire 3) Child Abuse Questionnaire (CTQ) Results: In our study 65 people with obsessive-compulsive disorder were included in the study. Their mean age was 33.97 years with a standard deviation of 10.15. Emotional deprivation, vulnerability, acceptance seeking, unchanged self-sufficiency criteria, negativity, six factors had the highest mean in parenting variables related to mothers of obsessive-compulsive patients. The correlation between the types of obsessions and parenting methods showed that there is a relationship between physical obsession with neglected (or disturbed) parenting and recurring obsession with easy parenting. There was also a link between obsessive-compulsive disorder and some childhood injuries. There was some association between parenting characteristics and types of obsessions. Authoritarianism has the most to do with childhood trauma. While authoritatively was not associated with any of the childhood traumas in obsessive-compulsive patients. Conclusion: Due to the high prevalence of childhood injuries and also incorrect parenting styles in patients with obsessive-compulsive disorder, it is possible to identify and improve these patients as soon as possible.

Document Downloads