بررسی تجربه خشونت خانگی و ارزیابی آگاهی و نگرش زنان شهری اردبیل نسبت به خشونت خانگی در سال 1400

خلاصه فارسی

زمینه : خشونت خانگی رایج ترین شکل خشونت علیه زنان می باشد که تاثیر منفی بر سایر اولویت های بهداشتی مهم نظیر سلامت مادران، تنظیم خانواده، پیشگیری از بیماری ها و بهداشت روان دارد. هدف: مطالعه حاضر با هدف تعیین شیوع خشونت خانگی در زنان متاهل ساکن اردبیل و تعیین سطح آگاهی و نگرش داوطلبان به موضوع خشونت خانگی انجام پذیرفت. مواد و روش ها: مطالعه حاضر یک مطالعه مقطعی-توصیفی بوده که طی آن 300 نفر از زنان متاهل 15 تا 65 سال مراجعه کننده به شبکه بهداشت شهر اردبیل مورد بررسی قرار گرفتند. اطلاعات مورد نیاز مطالعه با استفاده از چک لیست هایی که به بررسی تجربه قبلی خشونت خانگی، نگرش و آگاهی افراد نسبت به خشونت خانگی می پرداخت، جمع آوری شده و با استفاده از نرم افزار آماری SPSS ورژن 22 تحت تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. یافته ها: میانگین سنی شرکت کنندگان برابر با 10/36 ± 32/43 سال و متوسط طول مدت ازدواج داوطلبان برابر با 9/49 ± 11/8 سال بوده است. اغلب شرکت کنندگان تحصیلات دانشگاهی داشته (45/3 درصد) و عموما خانه دار بودند (75/3 درصد). در حدود دو سوم از کل شرکت کنندگان (70/7 درصد) نیز به صورت سنتی و بدون آشنایی قبلی ازدواج کرده بودند. داوطلبانی که حداقل یکبار تجربه خشونت فیزیکی را داشته اند در گویه های مختلف از 2 درصد (در رابطه با زخمی شدن بوسیله چاقو یا اسلحه) تا 18.3 درصد (در رابطه با سیلی خوردن توسط همسر) متغیر بودند. نگرش و آگاهی داوطلبان به تفکیک سطح تحصیلات، نوع ازدواج و وضعیت اشتغال مورد بررسی قرار گرفت که در هر دو مورد آگاهی و نگرش در اغلب گویه ها تفاوت معناداری در توزیع نظرات داوطلبان وجود داشته است، لذا می توان متغیرهای مزبور را در وضعیت آگاهی و نگرش داوطلبان به خشونت خانگی موثر دانست. نتیجه گیری: با عنایت به نتایج به دست آمده شیوع خشونت خانگی (فیزیکی و غیرفیزیکی) در زنان متاهل ساکن اردبیل چشمگیر بوده فلذا می توان ناکافی بودن آگاهی رسانی و آموزش مرتبط با نحوه برخورد و پیشگیری خشونت خانگی را استنباط نمود. بنابراین توصیه می شود برنامه ریزی در سطوح مختلف مدیریتی جهت مرتفع نمودن این ناهنجاری اجتماعی ترتیب داده شود.

عنوان انگليسی

Investigating the experience of domestic violence and evaluating the awareness and attitude of urban women towards domestic violence in Ardabil in 2021

خلاصه انگلیسی

Background: Domestic violence is the most common form of violence against women, which has a negative impact on other important health priorities such as maternal health, family planning, disease prevention, and mental health. Aim: The present study was conducted with the aim of determining the prevalence of domestic violence among married women living in Ardabil and determining the level of awareness and attitude of volunteers towards domestic violence. Materials and methods: The present study was a cross-sectional descriptive study in which 300 married women aged 15 to 65 who referred to the health network of Ardabil city were examined. The information required for the study was collected using checklists that examined the previous experience of domestic violence, the attitude and awareness of people towards domestic violence, and was subjected to statistical analysis using SPSS version 22 statistical software. . Results: The average age of the participants was 32.43 ± 10.36 years and the average length of marriage of the volunteers was 11.8 ± 9.49 years. Most of the participants had university education (45.3%) and were generally housewives (75.3%). About two-thirds of all participants (70.7 percent) were married traditionally and without prior acquaintance. Volunteers who have experienced physical violence at least once varied from 2% (in relation to being wounded by a knife or gun) to 18.3% (in relation to being slapped by a spouse) in different items. The attitude and awareness of the candidates were analyzed by education level, type of marriage and employment status, and in both cases of awareness and attitude, there was a significant difference in the distribution of the opinions of the candidates. And the attitude of the volunteers towards domestic violence was considered effective. Conclusion: Considering the results obtained, the prevalence of domestic violence (physical and non-physical) among married women living in Ardabil is significant, so it can be concluded that there is insufficient awareness and training related to how to deal with and prevent domestic violence. Therefore, it is recommended to organize planning at different management levels to eliminate this social anomaly.

Document Downloads